به گزارش مشرق، مجلس شورای در بخش کمیسیون اصل ۹۰ همچنان گرفتار قرائت پرونده فساد در فوتبال ایران است و پس از چهار سال هنوز هیچ اعلام رسمی در این رابطه ندارد.
نکته اما اینجاست؛ مجلسی که به پایان دوره خود رسیده در تمام این چهار سال برای فوتبال چه کرده است؟ آیا ردیف بودجهای برای فوتبال گرفته است؟ آیا توانسته قوانین درآمدزایی رایج در دنیا اعم از حق پخش تلویزیونی یا قانون کپی رایت روی البسه و کلاه و آژانس های هواپیمایی، آژانسهای اتومبیل که با اسم برخی باشگاهها به فعالیت مشغول هستند، را برای درآمدزایی قانونی کند؟
اصالتا مجلس کدام کار را برای فوتبال، منهای بررسی فرسایشی فساد در فوتبال انجام داده است؟ کل بودجه فوتبال در تمامی رده ها و فدراسیون و ... به ششصد میلیارد تومان نمی رسد اما مجلس چندین سال است که از بررسی فساد در این ورزش داد سخن میراند که البته عیب نیست و واجب هم هست اما کافی به نظر نمیرسد.
توقع از آنها که فوتبال را به مثابه یک صنعت نگاه میکنند، از آنها که فوتبال را تعقیب میکند، آنها که این ورزش و درآمدزایی و چرخش پولش را میشناسند از مجلس تنها این نیست که چهار سال بر طبلی بکوبند که پایههای فوتبال بر آن استوار نیست.
توقع از مجلس شورای اسلامی آن است که به حرفهای شدن فوتبال کمک کند و پایهها را درست کند تا باشگاهها هر روز بدهکارتر و تحت فشارتر نباشند. بررسی ریشهای اتفاقات مالی و کمبود درآمدهای برخی باشگاهها نشان میدهد که با ادامه این روند مهمترین باشگاههای ایران بزودی برای همیشه منحل شده یا آنقدر ضعیف میشوند که در نهایت در لیگ برتر جایی نخواهند داشت.
با این وجود اما عکسالعمل مجلس نسبت به این تهدیدها و تحدیدها انفعالی بوده و چندین سال است که اعضای آن حول محور فساد در فوتبال میچرخند و البته نتیجه آن را هم اعلام نمیکنند. حتی در ماجرای خصوصی سازی هم مجلس نه تنها موفق نشد، بلکه با ۱۳۵ امضا خصوصی سازی را در فوتبال ایران متوقف هم کرد تا اصل ۴۴ قانون اساسی و برنامه توسعه پنجم را با هم متوقف کند.
در واقع مجلسی که قرار است به مسائل مهم و ریشهایتر و کلان ورود کند، درگیر موضوعی شده که بیشتر به نظر میرسد وظیفه سازمان بازرسی یا نهادهای دیگر امنیتی است نه مجلس قانون گذار.
مطالبه فوتبال از نمایندگان مجلس بسیار بیشتر و عمیقتر از آن است که سال ها نمایندگان مردم در خانه ملت به دنبال یک یا چند فاسد در سیستم فوتبال با گردش مالی کمتر از ۶۰۰ میلیارد تومان بگردند و به جای پردازش شبکههای بانکی عظیم و ارگانهایی که صدها برابر فوتبال گردش مالی دارند، سهمشان از فوتبال پیدا کردن فساد در آن باشد.
به طور کلی رابطه مجلس با فوتبال کاملا یک طرفه شده و سودی از مجلس به فوتبال نمیرسد و سالهاست که تنها عایدی فوتبال از مجلس همین کمیسیون اصل ۹۰ است و قرائت مشکلات فوتبالی که هرگز قرائت نشده است.
نکته اما اینجاست؛ مجلسی که به پایان دوره خود رسیده در تمام این چهار سال برای فوتبال چه کرده است؟ آیا ردیف بودجهای برای فوتبال گرفته است؟ آیا توانسته قوانین درآمدزایی رایج در دنیا اعم از حق پخش تلویزیونی یا قانون کپی رایت روی البسه و کلاه و آژانس های هواپیمایی، آژانسهای اتومبیل که با اسم برخی باشگاهها به فعالیت مشغول هستند، را برای درآمدزایی قانونی کند؟
اصالتا مجلس کدام کار را برای فوتبال، منهای بررسی فرسایشی فساد در فوتبال انجام داده است؟ کل بودجه فوتبال در تمامی رده ها و فدراسیون و ... به ششصد میلیارد تومان نمی رسد اما مجلس چندین سال است که از بررسی فساد در این ورزش داد سخن میراند که البته عیب نیست و واجب هم هست اما کافی به نظر نمیرسد.
توقع از آنها که فوتبال را به مثابه یک صنعت نگاه میکنند، از آنها که فوتبال را تعقیب میکند، آنها که این ورزش و درآمدزایی و چرخش پولش را میشناسند از مجلس تنها این نیست که چهار سال بر طبلی بکوبند که پایههای فوتبال بر آن استوار نیست.
توقع از مجلس شورای اسلامی آن است که به حرفهای شدن فوتبال کمک کند و پایهها را درست کند تا باشگاهها هر روز بدهکارتر و تحت فشارتر نباشند. بررسی ریشهای اتفاقات مالی و کمبود درآمدهای برخی باشگاهها نشان میدهد که با ادامه این روند مهمترین باشگاههای ایران بزودی برای همیشه منحل شده یا آنقدر ضعیف میشوند که در نهایت در لیگ برتر جایی نخواهند داشت.
با این وجود اما عکسالعمل مجلس نسبت به این تهدیدها و تحدیدها انفعالی بوده و چندین سال است که اعضای آن حول محور فساد در فوتبال میچرخند و البته نتیجه آن را هم اعلام نمیکنند. حتی در ماجرای خصوصی سازی هم مجلس نه تنها موفق نشد، بلکه با ۱۳۵ امضا خصوصی سازی را در فوتبال ایران متوقف هم کرد تا اصل ۴۴ قانون اساسی و برنامه توسعه پنجم را با هم متوقف کند.
در واقع مجلسی که قرار است به مسائل مهم و ریشهایتر و کلان ورود کند، درگیر موضوعی شده که بیشتر به نظر میرسد وظیفه سازمان بازرسی یا نهادهای دیگر امنیتی است نه مجلس قانون گذار.
مطالبه فوتبال از نمایندگان مجلس بسیار بیشتر و عمیقتر از آن است که سال ها نمایندگان مردم در خانه ملت به دنبال یک یا چند فاسد در سیستم فوتبال با گردش مالی کمتر از ۶۰۰ میلیارد تومان بگردند و به جای پردازش شبکههای بانکی عظیم و ارگانهایی که صدها برابر فوتبال گردش مالی دارند، سهمشان از فوتبال پیدا کردن فساد در آن باشد.
به طور کلی رابطه مجلس با فوتبال کاملا یک طرفه شده و سودی از مجلس به فوتبال نمیرسد و سالهاست که تنها عایدی فوتبال از مجلس همین کمیسیون اصل ۹۰ است و قرائت مشکلات فوتبالی که هرگز قرائت نشده است.